پاسخ به این سوال آسان است
اگر ایران را خوب بشناسید
اندیشه کار صنعتی بر طبق آنچه در برخی تحقیق ها می توان یافت به سال ۱۲۷۵ با راه اندازی یک کارگاه نخریسی در ایران به وجود آمد، در واقع شاید به نوعی در منطقه خاورمیانه اولین کارگاه صنعتی در ایران راه اندازی شد. اگر چه بعد از آن شاهد یک دوران فطرت هستیم اما در زمان پهلوی اول و پهلوی دوم، بخصوص با سرازیر شدن درآمدهای نفتی می توان رشد صنعت از نظر کمی در ایران را مشاهده کرد.
داشتن تفکر تولید در یک ملت، نشات گرفته از افق بازی است که در فرهنگ خود دارد. اینکه چرا حرکت صنعتی در ایران بیشتر به سمت مونتاژ رفته بوده است و چراهای دیگر البته قصد ما برای بررسی نیست، اما این یکی از دلایلی است که ما معتقدیم ایران بالقوه توانایی تبدیل شدن به هاب صنعتی خاور میانه را دارد.
« حدود پنج هزار سال پیش از میلاد مردم غارنشین فلات ایران بر اثر تغییراتی که از لحاظ آبوهوا و تشکیل مزارع و چمنزارها به وجود آمد به دشتها روی آوردند و زندگی تازهای را آغاز کردند و در تمدن آنها نسبت به دورانهای پیشین پیشرفت بیشتری دیده شد. کهنترین مردم دشتنشین، مردم محل سیلک نزدیک کاشان بودند که آثار زندگی ایشان را در آنجا به دست آوردهاند. چون در همین محل مقداری دوکهای سنگی و گِلین به دست آوردهاند تصور میرود که مردم آن زمان با صنعت نساجی آشنایی داشتهاند. » صنعت نساجی در جریان انقلاب صنعتی رشد چشمگیری داشت.
ایران کشوری است با بهترین وضعیت جغرافیای اقتصادی در منطقه ای که آن را خاورمیانه می شناسیم.
در این منطقه تنها کشوری است که دارای ۱۲ مرز خاکی و آبی با کشورهای همسایه است به آبهای آزاد بین المللی نیز دسترسی دارد. این کشور که در جریان جنگ جهانی دوم به حق به آن نام «پل پیروزی» داده بودند، همچنان می تواند نقش این پل را در پیروزی اقتصادی نیز بازی نماید.
فارغ از مباحث سیاسی، از آنجا که چین را با لقب «کارخانه جهان» می شناسیم این کشور شدیدا نیازمند همکاری ایران در جهت رشد صنایع خویش است. این یک همکاری برد-برد برای هر دو کشور چین و ایران است که به این ترتیب می توان به اهدافی نظیر: جذب سرمایه گذاری برای ایران، اشتغالزایی گسترده در ایران و ایجاد یک نقش تولیدی – خدماتی گسترده برای ایران رقم زد.
ما به عنوان بخش کاملا خصوصی برنامه مدونی برای این مهم داریم و تمرکزمان بر ایجاد اقتصاد غیر وابسته به صنعت نفت و شیوه تولید تعاونی است که در یک جمله ساده می توان از آن به مشارکت تمام ارکان تولید و فروش در مالکیت و درآمد نام برد.

آنچه خوبان همه دارند تقریبا تو تنها داری
ایران دروازه معادن غرب آسیا
ایران در منطقهای واقع شده که کشورهای اطراف آن مانند ترکیه و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس باتوجه به آهنگ رشد و توسعه اقتصادی به منابع معدنی نیاز دارند و این در حالی است که این کشورها از نظر ذخایر معدنی بسیار فقیر هستند؛ اگر چه برخی از این کشورها در صنایعی مانند فولاد سرمایهگذاری هم کردهاند اما مواد اولیه آنها وارداتی است. ایران با ۱۸ درصد منابع گاز و ۹ درصد منابع نفت در بین کشورهای معدنی دنیا موقعیت منحصربهفردی برای تأمین انرژی فعالیتهای معدنی بهخصوص در فرآوری و فلزات دارد و قیمت انرژی در ایران باتوجه به منابع عمده، بعضاً تا۵۰ درصد قیمت جهانی ارزانتر است و این موقعیت شرایطی را فراهم میکند که شرکتهای بزرگ کل عملیات مرتبط با معدن را از استخراج، صنایع تولید فلزات بهخصوص فولاد در ایران با قیمت تمام شده مناسب انجام دهند.
کشور ایران باتوجه به پتانسیل معدنی از ۷۰ سال قبل اولین کشوری بود که تدریس رشته معدن و زمینشناسی را در بین کشورهای منطقه آغاز کرد و در حال حاضر بیش از ۵۰ هزار نفر مهندس و تکنسین در رشتههای معدن، متالورژی و کارشناس زمینشناسی تربیت کردهاست. این خیل عظیم نیروهای متخصص کشورهای سرمایهگذار را از نظر نیروی انسانی بینیاز میکند و این در حالی است که در سایر کشورهای منطقه چنین پتانسیلی وجود ندارد. ایران از نظر حجم ذخایر قطعی و بالقوه، وجود زیربناهای مناسب، وجود بازار مناسب مصرف در ایران و کشورهای منطقه، قیمت مناسب انرژی، دسترسی به آبهای آزاد و همچنین نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده بخش معدن یکی از کشورهای بسیار شاخص جهت سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ معدنی شناخته میشود و در یک جمله ایران در آینده بهشت سرمایهگذاری معدنی شناخته خواهد شد اما به جای خام فروشی با رویکرد تبدیل منابع معدنی به محصولات می تواند بالاترین تولید ناخالص ملی را داشته باشد.

نفت، گاز، آهن، مس، طلا، نقره، روی، سرب، کرمیت، منگنز، تیتانیوم، اورانیوم، ذغال سنگ ، گچ ، نمک، سیلیس، کربنات، سنگهای قیمتی مانند فیروزه بخشی از معادن ایران هستند.
نرخ بالای جوانان و تحصیلکردگان آماده به کار
بر طبق آخرین آمار گرفته شده در ایران به لحاظ ترکیب جمعیتی، ما در شرایطی قرار داریم که به آن «وضعیت طلایی» اطلاق می شود. حداقل تا سال ۱۴۳۰ مجموع جمعیت جوان و میانسال که بین ۱۵ تا ۶۴ سال هستند و به آن جمعیت مولد و یا جمعیت بالقوه در ساختار اقتصادی میگویند حدود ۶۹ درصد یعنی بیش از دو سوم جمعیت ایران است.
به گفته مجتبی شریعتی نیاسر معاون آموزشی وزارت علوم ایران اکنون رتبه سوم فارغ التحصیلان آموزش عالی را دارد.
بنابراین با توجه به ریشه دار بودن اندیشه صنعتی در ایران و دارا بودن معادن گوناگون و همچنین ترکیب جمعیتی جوان و فارغ التحصیل آموزش عالی و موقعیت جغرافیای اقتصادی، ایران بهترین مکان برای تبدیل شدن به هاب صنعتی خاورمیانه را داراست.
